Warning: Trying to access array offset on value of type bool in /home3/dralir17/public_html/wp-content/themes/writing/header.php on line 69
چه باشد، اگر، مرگ در من بروید؟! – روزنوشـــته‌ها

چه باشد، اگر، مرگ در من بروید؟!

پیش‌نوشت:
خیال نمی‌کنم نوشتن از چیزی که در ادامه خواهد آمد، اصلا ضرورتی داشته باشد. اما شاید، نوشتن، برای بخشی از جامعه‌ای که اعتقاد راسخی به این حرف‌های صد من یک غاز دارد، بد نباشد. حالا این که آیا همان بخش، اصلا اعتقادی به این خواندن‌ها دارد، خودش جای بسی پرسش است.

«خرج سفر اسپانیا را نداشتم، پیشنهاد بارسا را رد کرده‌ام»! (+)

این جمله، چشمم را گرفت! آن هم در میان صدها تیترِ جذاب‌تری که هر روز، میهمانِ Varzesh3 هستند. این جمله، و دیگر هیچ!

آن هم درست در جایی که هزاران مسئله‌ی شگفت‌انگیز، در رخداد است و هیچ چیز، شاید به جرات بتوان گفت، هیچ چیز، نمی‌تواند شعفِ جذاب‌تری در میانِ جامعه برانگیزد.

اما حکایت، حکایت غریبی نیست! چیزی که شاید از بدو خلقتِ آدم، تا روزِ آخری که قرار است بر این سیاره‌ی خاکی، به کشت و کشتار مشغول باشیم، هر روز و هر روز، از دمِ نظر می‌گذرد بی‌آنکه رنجِ عظیمی بر قلب‌هامان بیافزاید.

داستان ساده است:

پسرکی، با رنجِ بسیار، تبدیل می‌شود به بهترینِ زمانه‌یِ خود و بعد، نداشتن، آن‌هم نداشتنِ مشتی کاغذِ بی‌ارزش، می‌شود بلایِ جانش!

حالا باز بیاییم شعارهای قشنگ قشنگ بدهیم که با کار و تلاش، می‌توانی به هر کجایِ جهان برسی! بیاییم شومنِ تازه‌ای بسازیم و با حرف‌هایِ قشنگ قشنگ، قورابغه‌مان را قورت بدهیم، پدرِ بی‌پول‌مان را از میان برداریم و بعد، بوم! تو می‌شوی آن سرمایه‌دارِ خودساخته، آن کارآفرینِ هیچ‌ندار، آن جوانِ یک‌لا‌قبایِ روی‌ِپایِ‌خود‌ایستاده!

بگذریم. برویم کتابِ انگیزشی‌مان را بنویسیم، پولی به جیب بزنیم، وبسایت‌مان را مدیریت کنیم و مقاله‌هامان را چاپ کنیم!

بگذریم! بگذریم! بگذریم که دنیا، دنیایِ فرصت‌ها است و همه با هم برابریم؛ تنها بعضی برابر‌ترند!

فوتر سایت